آخرای ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ ..... ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ که ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ پیام ﺑﺪﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ ... ؟! ﺑﺮﻫﻨﮕنےﻭ ﻓﺤﺸﺎ : Like ﻧﺠﺎﺑٺﻭ ﺧﺎﻧﻮﻣـے : Block ﺗڪ ﭘﺮے ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭے :Block ﻋﺎﺷﻘــــے ﻭ ﭘﺎڪے : Block ﺻﺪﺍﻗٺﻭ ﭘﺎڪے : Block آقا پسر خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری همه چیز رو از سر راهت خط بزنی خودت تو لیستی بودی که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده... داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ از لبـــانتــــ بیـــرون میکشـــم کـــه میخــــواهمتــــ مثل ابر دلم گرفته - مثل بارون خيس ِ خيسم! يه قلم دستم گرفتم - گريه هام و مي نويسم! تن به هر راهي سپردم - به تو اما نرسيدم از نگاه خسته ي من ديگه پيداست که بُريدم! چرا غمگيني ؟ : عاشق شدم آيا عشق شيرين است ؟ : بله شيرين تر از زندگي چرا تنهايي ؟ : ويژگي عاشق هاست لذت تنهايي چيست ؟ : فکر به او و خاطرات او چرا مي روي ؟ : براي اينکه او رفت دلت کجاست ؟ : پيش او قلبت کجاست ؟ : او برده پس حتما بي رحم بوده نه ؟ : نه اصلا چرا ؟ : چون باز هم او را ميپرستم . . . براي دل خودم مي نويسم... بـبـخــش اگـه مـیـخـوام دنــیـا نـباشـــه ، اگــه اونـیکـه دنــیـامــه نـبـاشــــه . . . مرد من! ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﺷﮏ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻔﺴﯽ ! بلا تکلیفم و دلسرد، فقط فکری به حالم کن تو هر اوضاع و احوالی، فقط خوبی بهت کردم دلت خواسته ازم رد شی، نمیخوام حبس من باشی تو این تنهاییا فعلا، بهونه ات رو نمیگیرم دیگه بعد تو میدونم، که قلبم سرد و متروکه به چشمای خودم شاید، به تو که شک نمیکردم واسه تو مثل من شاید توی دنیا فراوونه دیگه حرفی نزن با من نزار بدتر بشه حالم کی گفته چون ولم کردی، من از دست تو دلگیرم ؟ دل سرد تو هم آخر، منو راضی به مرگم کرد هنوزم گوشه قلبم، تو تنها فرد محبوبی تو دوسم داری میدونم، یه روز دست تو رو میشه تو که رفتی خدا همرات، ولی تنها شدی برگرد اونی که ظاهرا انگار، زیادی از سرش بودی واسه تو مثل من شاید توی دنیا فراوونه دیگه حرفی نزن با من نزار بدتر بشه حالم خدایا امضا کن استعفای من است از زمینت… به یکتایی ات قسم کم آورده ام… مبارک خودت باشد، این جا کسی مرادوست ندارد… تویی تو همه ی دارو ندارم کنارم هستی و اما آرزومی دارم از عشق تو دیوونه میشم شاید گاهی تو هم مجبور میشی الان چند روزه خیلی بیقراری نمیبینی منو گرچه همینجام نه میخوامت نه میخوام بی تو باشم میخوام با تو باشم اما چه جوری دیگه تکلیفمو باید بدونم یکی باید بره یا من یا تو تموم میشم ولیکن کم نمیشم یه فکری کن به حالم مهربونم چجوری تونستی و منو اینجوری تنها بذاری تو که بی مهر و وفا نبودی تو که میگفتی عاشقمی حالا گذاشتی و داری میری شاید اون از من برات بهتره عشقم شاید اون از من خوب تره عشقم تو رفتی و منو با یک کوله بار خاطره تنها گذاشتی جاذبه نگاه اون از یه دنبا عشق من برات بیشتره دستای تو تو دستای اون گرمه دل من به برگشتن تو گرمه برگشتنت غیر ممکن ولی ممکنه تو رفتی عشقم ولی بدون اینو نمیری از خاطر من هرگز ... آهای عشقم: را بر تمام عاشقانه های من بستی حالا ک از دنیا فقط دست رد بر روی سینه ات مانده برگشتنت برای من چ سووود...؟!؟ 《{این را بدان همه برایت من نمیشوند}》 باید دختر باشی تا بفهمی چی میگم بفهمی چه حس تلخی داره وقتی عاشق شدی وقتی دلت داره دست و پا میزنه واسه کسی که دوسش داری چون دختری به رو خودت نیاری چون متهم به بی حیایی میشی باید دختر باشی تا بفهی وقتی عشقت بت میگه بیا فلان جا تا همو ببینیم اما تو نتونی بهونه ای جور کنی واسه بیرون زدن از خونه چه غمی داره... باید دختر باشی تا بفمی اون لحظه هایی که میبینی اونی که بدونش داغون میشدی کت و شلوار پوشیده و با دسته گل داره میره خاستگاری اما تو تنها کاری که میتونی بکنی گریه کردنه ... باید دختر باشی تا بفهمی چقد سخته وقتی میدونی عشقت کجاست و میتونی بری دنبالش اماچون دختری نباید تنها مسافرت کنی هـی تــو… نمیــدانــم نـامــت را چــه بـگــذارم… مـخــاطــب خــاص! تــمــام زنــدگــی! دلــیـل نـفـس کـشیــدن! هـمــه ی وجــود…یـا تـنهـا عشـقــم… …بــه هــر نـامـی کــه بـاشـی بـدان… آرام… بــرایـــت جـــان میــدهــم… الان به کی میگی عشقم ؟؟ واقعا دوستت داره ؟؟ تو چی ؟؟ واقعا دوسش داری؟؟ سرشو بندازه پایین و حتی یه عزیزمم بهت خیانت نکنه؟؟ راستی در گوش اونم آروم میگی دوستت دارم؟؟ رو که میگفتی میمیری واسه نگاهاش ... اما ... نمیتونم ... دلم ازت شکسته ... کاش عشق جدیدت انقد خوب باشه ک کمبود منو تو زندگیت حس نکنی دلم واس گرمیه دستات و نگاهات تنگ شده .... خیلی تنگ دلتنگم نه دلتنگ تو دلتنگ اینکه یه روزی هوامو داشتی دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات دلتنگ تا صبح بیدار موندنت فقط به خاطر اینکه دل من گرفته دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی دیدی ؟من که دلتنگ تو نیستم! ای عزیز جان من! من برای مرگ خود یک بهانه میخواهم … یک بهانه پوچ عاشقانه میخواهم! از غمی که میدانی با تو بودنم مرگ است وبی تو بودنم هرگز! گر بهانه این باشد، من بهانه میگیرم … عاشقانه میمیرم! یه جوری بعد تو تنها شدم که ، به هر آینده ای بی اعتمادم براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست، هی فلانی! که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری… ازت خیلی چیزا یاد گرفتم... یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو گریه که نه اشک تمساح هیچ کس روباور نکنم. یاد گرفتم به هیچ کس. هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم. از سخنانی که به دوست داشتن ختم بشه متنفرم از اشک هایی که به خاطر دوست داشتن ریخته بشه متنفرم از روز آشنایی با تو متنفرم از روزی که تو پاتوقلبم گذاشتی متنفرم از این عشق افراطی متنفرم از افکاری که به تو ختم می شود متنفرم از سکوت پرمعنایت متنفرم از واژه های محبت آمیزی که به تو ختم می شود متنفرم از احساسی که به تو دارم متنفرم از اینکه نمی توانم از تو متنفر شوم متنفرم به خاطر روزهایی که به یاد تو گذراندم ازخودم متنفرم به خاطر بیداری شبهایم آن هم در فراق تو ازخودم متنفرم به خاطر چیزهایی که نوشتم برای تو از خودم متنفرم به خاطر همه چیزهایی که در دل داشتم و بیرون نریختم ازخودم متنفرم به خاطر سکوتم ازخودم متنفرم به خاطر عشقم به تو ازخودم متنفرم به خاطر همه چیز متنفرم خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن کسی اینجا نمی بینه ، که دنیا زیر چشماته! یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه هاکردم! که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم! خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن
خسته ...
ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯽ ...
ﺩﻟﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﮕﻪ ...
ﺷﺎﯾﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ ...
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﺑﮕﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ...
ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ ﮐﺎﻓﯿﻪ ...
ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﯽ
اما تا ﻣﯿﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﺶ میبینی ...
هه (Online) يه خنده ی تلخ ...
ﯾﻪ ﺁﻩ ﺁﺭﻭﻡ ...
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺣﺒﺲ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...
اون اینطوری شادتره ...
عکسشو میبینی ...
با خودت میگی ... "خوشبحالش ..."
بعد بغضت ...
بیخیال ...
هیچ کس ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ...
ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻬﺖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ...
ﺻبح ﻣﯿﺸﻪ ...
ﻭ باز میخندی ...
همه هم میگن خوشبحالش ...
چه زندگی شادی داره ...
امروزم تموم شد ...
شب شد ...
امشب تکرار دیشب ...
ﻫﺮﺯﮔــے ﻭ ﻫﺮﺯ ﭘﺮے : Like
ﻫﻮﺱ ﻭ ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺷـے : Like
ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺭﯾﺎ : Like
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻣﺮﺩﺍڹ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ﺯﻧﺎڹ ﻓﺎﺣﺸہ ﺍﻧﺪ ...
ﻭ ﺯﻧﺎڹ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ﻣﺮﺩﺍڹ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩ ...
ﺁﻫﺎﺍے ﻣﺮﺩ : ﻭﻗﺘـے ﺗﻮ ﻻﯾڪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺎﺣﺸہ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎڹ ﻣﯿﺰﻧـے ﻭ
ﺗﻮ " ﺑﺎﻧﻮ " ﻭﻗﺘـے ﺧﻮﺩٺ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻻﯾڪ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷـۍ ...
ﺩﯾﮕﺮ ﻧـہ" ﻣﺮﺩے " ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻧـہ " ﺑﺎﻧﻮے ﭘﺎﮐـۍ " ...
ﭘﺲ " ﻣﺮﺩ " ﺑﺎﺵ ﻭ " ﺑﺎﻧﻮ " ﺑﻤﺎڹ ...
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ " ﭘﺎڪ " ﺑﻤﺎﻧﺪ
اگه کسی رو داری که خيلے دوست داره،
اگه وقتے جواب نمـــيدے دلش هزار راه ميره،
اگه بهت ميگه قلیون(sigar) نکش
اگه شبا وسط اس ام بازے با تو خوابش ميبره،
همونے که بخواد بياد بيرون ببينتت بايد کلے دروغ بگه،
اونے که وقتے سـرش داد ميزنے قفل ميکنه، :)
که وقتے مياد پيشت گوشيشو تو کيفش قـــايم نميکنه، ;)
اونے که بهت ميگه زنگ به اين شماره بزن داره مزاحمم ميشه، :))
به اين جور دخترا نبايد خيانت کرد!
خيانت به اينا،خيانت به خودته... :)
و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را
بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی
و نیسـتـــی
دفتر عشـــق كه بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواین التماسرو
...............
.........
....
مـَن همـ ــآنـ َـم
خـوب تمـ ــآشـا کن
دختــَرے کہ براے داشتــنــتـــ ...
تمــامـــ شبـــ را بيـدار مـے مانـد
و با تـ ـويــے کـہ نيــستے حرف مے زنـد
دختــرے کـہ ...
زانــو ميــزنـه لبــہ تختــش و چشمــــانش را مــے بنـدد
و تنــــهـا آرزويـــَش را براے
هـــزارميـــن بـــــار بـہ خـُـــدا يـــاد آور مـــے شود!!!
خـُــدا هم مثــل هميـــشهـ لبــــخنـد مے زنـد
از ايــن کـہ تـ ـــو آرزوے هميشگے مـــنی...
خدايـــــــــــــــــــــــــــــا!
بردار دستــــــــــت را از روي اســــپـــيــس!
بـــس نيســــت اينــــ همـــه
فـــاصلــ ــــــ ـــــــــ ـــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــه
براي دلتنگي هايم
براي دغدغه هاي خودم
براي شانه اي که تکيه گاهم نيست!
براي دلي که دلتنگم نيست...
براي دستي که نوازشگر زخم هايم نيست...
براي خودم مي نويسم!
بميرم براي خودم که اينقدر تنهاست
دوســـتــــش دارم !
از من ﻧﭙﺮﺱ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺣﺪ ﻭ ﻣﺮﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﯽ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ . . .
“ ﺗﻮ ” ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ، ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ !
ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ، ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ !
ﻧﻔﺴﻢ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻟﯿﻞِ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺑﺎﺷﺪ
اگر یک لحظه بد بودم، ازم بگذر حلالم کن
توی سختی و دلتنگی، کجا دیدی ولت کردم؟
واسه دونستن قدرم، باید یه قدری تنها شی
تا تکلیفم نشه روشن، دیگه واست نمیمیرم
حالا حتی دل ساده ام، به رفتار تو مشکوکه
سر لجبازی ام باشه، دیگه دورت نمیگردم
ولی هیشکی شبیه من مگه قدر تو میدونه ؟
دارم میمیرم و از این که تنها نیستی خوشحالم
نباشی من نمیتونم، منم بعد تو میمیرم
ولی هرجا برم میگم، فلانی رفت و ترکم کرد
میتونم حس کنم از دور، که هر جایی گلم خوبی
میدونم رابطه ات با من، یه روزی زیر و رو میشه
سراغ اون که شبهاشو، فقط با یاد تو سر کرد
ولی تنها اجابت از، دعای هر شبش بودی
ولی هیشکی شبیه من مگه قدر تو میدونه ؟
دارم میمیرم و از این که تنها نیستی خوشحالم
تورو این روزا دارمو ندارم
پی ات میگردم اما پیش رومی
تو اینجا هستی اما نیستی پیشم
کنارم هستی اما دور میشی
منو دوست داری اما در فراری
تورو میخوامو اینجوری نمیخوام
نه میزاری نه میتونم جدا باشم
به من نزدیکی اما خیلی دوری
باید یا با تو یا بی تو بمونم
هنوز سردرگمم تصمیم با تو
شکسته میشم اما خم نمیشم
میخوام با تو ولی تنها بمونم
ب خواستهایت رسیدی؟
هوسهایت ب ته کشید؟
لب های دیگران دلت را زد؟
آغوش های دیگران برایت جا ب اندازه ی کافی نداشت؟
برای اشکهایت خندیدن؟
سردیت راگرم نکردن؟
کمبودهایت راگفتن عقده؟
دردهایت راباشادیشان عوض کردن؟
دوست دارمهایشان عام بود؟
بوسهایشان طعم هرزگی میداد؟
اینها همان کسیانین ک تو بخاطرشان چشمت
تو رو واسه ی خودت میخاد؟؟ اگه نباشی گریش میگیره؟؟
اگه باهاش سرد حرف بزنی ناراحت میشه؟؟
اگه بفهمه حالت خوب نیس بی خوابیش میوفته ؟؟
وقتی میخای بری مسافرت ... نگرانت میشه؟؟
وقتی دستاشو میگیری حس میکنه خوشبخت ترین دختره روی زمینه ؟؟
مثه من حاضر میشه تموم دنیا رو بده تا فقط یه بار دیگه ببیندت؟؟
به خاطر دوریت مریض میشه؟؟
وقتی سره کاری و خسته ای با یه دنیا ذوق وشوق بهت میگه خسته نباشی ؟؟
واست خنده های شیرین میکنه ؟؟ با ناز باهات حرف میزنه ؟؟
اگه از دستش ناراحت بشی گریه میکنه ؟؟
مثه من هست ک وقتی بفهمه صدات گرفته تا نصف شب هم نگرانت باشه؟؟
اونقد دوستت داره که حتی به پسرای دیگه نگاه نکنه؟؟
غرورشو زیر پاش میزاره ک مبادا غرور تو بشکنه؟؟
مثه من شیطونی میکنه ؟؟ که حرصتو دربیاره و کلی بهش بخندی ؟؟
شبا صدات توی گوشش میپیچه ؟؟
وقتی باهاش قهر میکنی گریه میکنه ک باهاش آشتی کنی ؟؟؟
میدونی ... دیروز توی خیابون یکیو دیدم ک شبیه تو بود ...
همه ی دنیام شده خاطره هامون ... اشکای بی صدای نصف شب ...
گاهی مرور یه خاطره خوردم میکنه ...
من که توی هیچی واست کم نذاشتم ...
چطوری تونستی تنها بذاری کسی
چطوری فراموشت کنم ؟؟همه میگن ارزش نداری
با این حسابم هنوز پیشه تو گیره ...
بدون هنوزم دلم مثه روزای اول دوستت داره
بدون تو فقط دیروزمو نه ، تمام عمرمو از دست دادم
کنارم هرکسی غیر از تو باشه ، فقط هم صحبت دیوونگیمه
تو تا وقتی تو قلب من نَمیری ، چه فرقی داره کی تو زندگیمه
تمام فکر من شده ، منی که از تو خالیم
اگه یه لحظه با کسی ، ببینمت چه حالیم
اگه بدون عشق من ، کنار هرکسی خوشی
به حرمت گذشته مون ، چرا منو نمی کشی
نفس که می کشم حالم خرابه ، چقدر دلتنگیو طاقت بیارم
نه اینکه فکر کنی تو فکر مرگم ، توان زندگی کردن ندارم
تمام فکر من شده ، منی که از تو خالیم
اگه یه لحظه با کسی ، ببینمت چه حالیم
اگه بدون عشق من ، کنار هرکسی خوشی
به حرمت گذشته مون ، چرا منو نمی کشی
ب حرمت گذشتمون چرا منو نمیکشی
ب حرمت گذشتمون چرا منو نمیکشی
ب حرمت گذشتمون چرا منو نمیکشی
ب حرمت گذشتمون چرا منو نمیکشی
چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم
براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود
مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست
نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم
و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم
مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی
نیست!
Design By : MohammadDesign.IR |